علی شهریارعلی شهریار، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

علی شهریارم تنها امید قلب مامان و بابا

آروغ زدن نوزادم

وروجک مامان شیر خوردنت خیلی با ولع و تند تنده و همین باعث میشه همش شیر بپره تو گلوت و من از این بابت خیلی ناراحتم و غصه می خورم که خدای نکرده اتفاقی برات نیوفته. باباجونتم که هر زمان شما شیر می خوردی و توی خونه بود آروغ تو رو می گرفت چون خیلی وارد شده بود و همین که پشتتو می مالید یک آروغ جانانه می زدی اما من اصلا بلد نیستم این کار رو بکنم و مدتی طولانی بغلت می کنم و پشتتو می مالم تا شاید یک آروغ کوچولو بزنی و اما بابای نازت حتی نصفه شب هم بلند می شد و آروغ تورو می گرفت اینم یک نمونه مدرک که ساعت 4:30 دقیقه صبح است و باباجون در حال آروغ گرفتتن از میوه عشقمون . خیلی خیلی دوستون دارم دوتاییتون همه هستی من هستید. 12 روزگی پسرم ...
14 بهمن 1392

مدل خوابیبدن شیر مرد مامان

شیر مردم اینم مدل راحت خوابیدنت توی تختته . نگاه تو رو خدا با چه آرامشی خوابیدی فدای اون پاهای کوچولوت بشم من ااااااااااااااااااااااالاهی پنج روزگی میوه باغ دلم ...
14 بهمن 1392

خدایا هزاران بار شکرت

پروردگار مهربون هر ثانیه هم سر به سجده درگاهت بگذارم بابت این میوه بهشتی که در دامن من و در آغوش پر مهر پدرش قرار دادی باز هم کم است . خداوندا این هدیه آسمانی را برای ما حفط بفرما و توفیقی به ما عطا فرما تا بتوانیم آنطور که لیاقت بندگی درگاهت را داشته باشد تربیتش کنیم خداجونم خیلی دوست دارم و دوسش دارم پسر نازم اینجا دو روز از ورودت به این دنیای قشنگ می گذرد ...
14 بهمن 1392

حموم 40 روزگی پسرم

عسلم طبق رسم و رسوم نوزاد بعد از 40 روز که از تولدش میگذره میبرن حمام و ما هم این کارو کردیم البته یک هفته زودتر چون مامانیت مدرسه داشت و نمیتونست هفته دیگه بیا اما من خودم دوباره چهل روزگیت تنهایی و برای اولین بار بردمت حموم گرچه اولش خیلی ترسیدم و هول بودم اما موفق شدم. به نظر خودم خیلی کار بزرگی کردم و یک کوه فتح کردم ...
14 بهمن 1392